مهارت گوش دادن یکی از مهمترین ابزارهای یک کوچ است؛ البته که لازم نیست یک کوچ باشید تا از این مهارت به خوبی استفاده کنید و هر فردی می تواند آگاهانه این مهارت را در خود تقویت کند تا روابط بهتری با افراد برقرار کند. با هم به این مهارت نگاهی بیندازیم: 

سطوح مختلف گوش دادن

سطوح مختلفی برای گوش دادن وجود دارد؛ در حالیکه وقتی از ما میپرسند که آیا دارید گوش می کنید، طوری جواب میدهیم که انگار یک کلید خاموش/روشن و یک حالت مشخص دارد؛ بله یا خیر! معلومه دارم‌گوش میدم! گوشم با توست! در حالیکه جواب این سؤال در واقع بستگی به میزانی از تلاش آگاهانه و صرف انرژی ما برای تمرکز روی آنچه که به آن گوش فرا داده ایم دارد. 
یعنی جواب آن می تواند موارد مختلفی باشد از جمله اینکه: تا حدی...! فقط کلمات را شنیدم...! پشت کلام ظاهری ات  را هم درک کردم...! هر چه سطح گوش دادن ما عمیق تر می‌شود ، تمرکز و توجه ما روی خود شخصی که به او گوش فرا می دهیم بیشتر می‌شود. 

چهار سطح مختلف گوش دادن عبارتند از: 

1-گوش دادن نمایشی یا تزئینی

2-گوش دادن مکالمه ای

3-گوش دادن فعال

4-گوش دادن عمیق

گوش دادن تزئینی

گوش دادن تزئینی یا در واقع " تظاهر به گوش کردن" می تواند در حالی رخ دهد که شما دارید به طرف نگاه می کنید؛ حتی سرتان را هم تکان می دهید! و حتی کلماتی حاکی از شنیدن هم ابراز می کنید!! مثل... اوهوممممم! .... بله......جالبه.
و طرف مقابل هم ممکن است نسبت به میزان عمق گوش دادن شما آگاه باشد یا نباشد و به حرف زدن خود ادامه دهد...
اما...
آنچه واقعا در حال وقوع است این است که بخش زیادی از توجه و افکار شما جای دیگریست؛ ممکن است در حال فکر کردن به چیزی کاملا متفاوت از آنچه فرد مقابل می گوید باشید، یا درگیر فکر هایی شده باشید که با حرفهای مراجع در ذهنتان فعال شده اند. مثلا حدود دو دقیقه است که اصلا حضور در مکالمه ندارید و با حرف دو دقیقه قبل طرف مقابل به دنیای دیگری رفته اید اما هنوز در حال سر تکان دادن هستید. 

هر از گاهی ممکن است رشته کلام مراجع را از دست بدهید و ناچار بگویید که ببخشید من یک لحظه حواسم پرت شد... چه گفتید الان؟! شرایط حاکم بر مکالمه و اهداف شما در مکالمه تعیین می کند که در چه سطحی گوش کنید؛ این سطح از گوش دادن شاید زمانی کارکرد داشته باشد که بدانید طرف مقابل واقعا با شما صحبت نمیکند بلکه حرف می زند چون به حرف زدن علاقه دارد! 
چنین سطحی از گوش دادن در کوچینگ به کار نمی آید چون هدف کوچ بیرون کشیدن حداکثر اطلاعات از دل مراجع است؛ اما به هر حال ممکن است طی مکالمه کوچینگی رخ دهد و حواس کوچ چند لحظه از مکالمه پرت شود.
در این مواقع بهترین راهکار صداقت و شفافیت با مراجع است و کوچ باید به مراجع بگوید که مثلا « یک لحظه ذهنم معطوف شد به ایده های شما در مورد شغل جدید و بخش آخر صحبتت رو از دست دادم، لطفا تکرارش می کنی؟

در این حالت هم روی تعهد خود را به درست شنیدن تأکید می کنید و هم مراجع می فهمد که واقعا کلامش برای شما اهمیت دارد هر چند که یک لحظه حواستان پرت شده باشد.

گوش دادن فعال

گوش دادن مکالمه ای

این نوع از گوش دادن، چیزی است که اغلب اوقات انجام می دهیم.
در مکالمه عادی با سایرین، ما گوش می دهیم، حرف می زنیم، فکر می کنیم، گوش می دهیم، فکر می کنیم، حرف می زنیم و .... .
تمرکز ما روی شخص مقابل، آنچه که می گویند، آنچه که می گوییم یا روی چیزی است که فکر می کنیم که بگوییم؛ تعادل میزان گوش دادن و حرف زدن به تیپ شخصیتی دو طرف، اهمیت موضوع مکالمه ، احساسات ما و ... بستگی دارد.
همچنین، اهداف شما از گوش دادن، روی گوش دادن شما اثر خواهد گذاشت.
این فرم از گوش دادن تبدیل به یک فعالیت طبیعی برای بسیاری از افراد شده است. نیاز به تلاش کمی دارد، می تواند برای ما لذت بخش یا منشأ تولید انرژی باشد. اما این عمق از گوش دادن نیز در کوچینگ کافی نیست چون اهداف کوچینگ متفاوت است. ( مکالمه کوچینگی، یک گپ و گفت و مکالمه معمولی نیست)

گوش دادن فعال

یکی از مهارتهای مهمی که لازم است یک کوچ قبل از شروع حرفه اش داشته باشد، گوش دادن فعال است. ویژگیهای این گوش دادن: 

-شنونده، تلاش بیشتری را صرف گوش دادن و فرآوری اطلاعات دریافتی می کند تا سخن گفتن.
-شنونده، از روی قصد روی کلام نفر مقابل متمرکز می شود تا به طور کامل متوجه آنچه او می گوید بشود.
-شنونده، حقایق را در ذهن ثبت و ضبط می کند و می تواند به صورت بالقوه بعدها استفاده کند( می تواند حتی یادداشت بردارد)
-شنونده به صورت مداوم با ایجاد اصوات مناسب ، حالت بدنی و چهره، تداوم گوش دادن خود را اعلام می کند.
-شنونده به صورت فعال با پرسیدن سؤالات شفاف کننده ، تکرار و بازتاب اطلاعات به مخاطب، مشاهده گری و نتیجه گیریها، کوشش می کند که بفهمد که مخاطب به او چه می گوید.

گوش دادن عمیق

این فرم آخر از گوش دادن چیزی فراتر از گوش دادن به پیام مخاطب است. آنچه شنیده می شود علاوه بر پیام( کلام و نشانه های غیر کلامی)، کیستی مراجع را هم شامل میشود. 

مراجعین در باره یک کوچ خوب می گویند که کوچ انگار با ما « تله پاتی» دارد!
وقتی کوچ چنین کیفیتی از گوش دادن را به وجود می آورد کاملا از خود خالی است و می تواند نفر مقابل را تجربه کند ، در عین حالیکه به پیام مخاطب گوش فرا می دهد. من تنها می توانم آن را به صورت یک تغییر وضع ذهنی توصیف کنم(شبیه مدیتیشن که اگر حین آن حتی فکری به ذهن ما خطور کند به آرامی گذر آن را نظاره می کنیم بدون اینکه درگیر آن شویم) و ویژگیهای آن را چنین بشمارم:

-ذهن شنونده، ساکت و آرام است.
-آگاهی شنونده به صورت تمام و کمال، معطوف به فرد مقابل است.
-شنونده آگاهی صفر یا ناچیزی از خویشتن دارد
-شنونده کاملا زلال است و در برابر گوینده حضور تام دارد.
-خروج از چنین حالتی به راحتی ممکن است و مثلأ با سؤال مخاطب از شنونده می تواند به هم بریزد.

لازم است اضافه کنم این عمق از گوش دادن به مدت طولانی در جلسه کوچینگ نه مطلوب است و نه ممکن. 
به عنوان یک کوچ شما نمی توانید تنها یک شاهد منفعل باشید؛ لازم است که جمع بندی کنید، سؤال کنید، و در مکالمه درگیر شوید تا فرایند فکر کردن مراجع را تسهیل کنید؛ بعلاوه، همانند مدیتیشن، ماندن در چنین حالتی از ذهن آسان نیست و خود یک چالش است. به همین دلیل گاهی انواع دیگر گوش دادن سر جلسه کوچینگ بیشتر به کارتان می آید. 
مهم این است که به صورت فعال درگیر گوش دادن باشید و تا جاییکه ممکن است از انجام کارهای زیر بپرهیزید:

- هر گونه تلاشی برای ارائه ایده، راهکار یا پیشنهاد مرتبط با موضوع مراجع
- هر گونه ارجاع یا بحث کردن در رابطه با حس و حال و تجربه خودتان در موقعیت مشابه
- تلاش برای کنترل مسیر یا محتوای مکالمه
- تلاش برای خوب یا باهوش دیده شدن خودتان با پرسیدن سوالات عجیب و معمایی