طبق نظریه رشد روانی اجتماعی کودک اریک اریکسون، دوران صفر تا هجده ماهگی دوران شکل گیری «اعتماد در برابر بی اعتمادی» است:
 این بخش اولین مرحله در نظریه رشد روانی اجتماعی اریک اریکسون است. در این مرحله ، نوزاد از دنیایی که در آن زندگی می کند مطمئن نیست و به دنبال مراقب اصلی خود برای تداوم و ثبات مراقبت است. اگر مراقبت هایی که نوزاد دریافت می کند ثابت ، قابل پیش بینی و قابل اعتماد باشد ، احساس اعتماد را در او ایجاد می کند که به سایر روابط نیز منتقل می شود اگر این نیازها به طور یکنواخت و یک شکل و با ثبات برآورده نشوند ، ممکن است بی اعتمادی ، سوءظن و تردید و اضطراب ایجاد شود.
موفقیت در این مرحله به شکل گیری امید منجر می شود. با ایجاد حس اعتماد ، نوزاد و بعد ها وقتی بزرگ می شود می تواند امیدوار باشد که در بروز بحران ها ، واقعا کسی پیدا می شود که به او کمک کند. کودک می فهمد که میتواند روی دنیا در جهت حمایت از خودش حساب کند ، نه اینکه دنیا را جای وحشتناکی بداند که همه میخواهند سرش کلاه بگذارند، یا  … . 

 

رابطه مادر و کودک


عدم دستیابی به امید ، باعث پرورش ترس می شود. این نوزاد احساس بی اعتمادی اولیه را در روابط دیگرش هم با خودش حمل می کند. حتی در موارد شدیدتر و پایدارتر ممکن است منجر به طرحواره بی اعتمادی و بدبینی شود یا تیپ شخصیتی کلاستر B پیدا کند که ترس و اضطراب و وحشت مشخصه آنهاست. 
در همین زمینه باید به نظریه تکاملی دلبستگی جان بالبی نیز اشاره ای داشته باشیم. این نظریه بیان می کند که کودکان از نظر زیستی از پیش برای ایجاد دلبستگی با دیگران برنامه ریزی شده اند و به این شکل متولد میشوند چرا که این ویژگیها به بقای آنها کمک می کند. 
نوزاد رفتارهای ذاتی مثل گریه کردن و لبخند زدن را ایجاد میکند که این رفتارها پاسخهای مراقبتی ذاتی بزرگسالان را تحریک می نمایند. در فرایند دلبستگی هدف کودک صرفا غذا نیست، بلکه دریافت مراقبت و پاسخگویی هست. 
بالبی پیشنهاد کرد که کودک  یک دلبستگی اولیه و بنیادین  ایجاد می کند و شکل دلبستگی به عنوان یک پایگاه امن برای کاوش در جهان و کشف خودش و دنیا عمل می کند. کودکی که اعتماد می کند انگار با خیال آسوده تری در پی این کشف خواهد رفت؛ راحتتر اعتماد می کند و قدم در مسیر ابهام آلود میگذارد برخلاف کسی که نمی تواند اعتماد کند ؛ 

بالبی نیز معتقد است که رابطه دلبستگی به عنوان یک نمونه اولیه برای همه روابط اجتماعی آینده عمل می کند بنابراین اختلال در آن می تواند عواقب شدیدی داشته باشه. 
این نظریه همچنین یک دوره بحرانی برای ایجاد دلبستگی در نظر می گیرد (صفر تا5 سال). یعنی طبق این نظریه اگر دلبستگی در این دوران ایجاد نشده باشد ، کودک از عواقب جبران ناپذیری ممکن است در آینده به عنوان پیامدهای این بی اعتمادی که درونش تثبیت میشود رنج ببرد.